اپی نوروزی

وبلاگ ابوذر نوروزی نژاد

اپی نوروزی

وبلاگ ابوذر نوروزی نژاد

برشی از مجلس تعزیه بازار شام

 

 عکس: حسن نوروزی نژاد 

حسینه امام زین العابدین(ع) 

(امام چهارم - محله سیم بالا)  

تعزیه نمایش آیینی ایرانی که سالیان درازی عمر دارد.تعزیه را می توان از پیش رو ترین گونه های نمایشی دانست که قابلیت بی شماری دارد.با ممنوعیت تعزیه در دوران رضا شاهی این گونه نمایشی رو به افول گذاشت و مجالس بی شماری یا از یاد رفتند یا دیگر کمتر دیده شدند.در آینده بیشتر می نویسم.اما حالا... 

 

 برشی از   مجلس تعزیه بازار شام

.

.

.

یزید : دادیش آب؟

شمر : من ندادم

یزید : بگو چرا؟

شمر : می خواستم که با لب عطشان شود شهید

یزید : آری، سیاه گشت از آن فعل روی ما

        اکنون به من بگو که حسین گریه کرد هیچ؟

شمر : آری دو بار گریه نمود است او

یزید : کجا؟

شمر : یک دفعه چون که اکبرش افتاد بر زمین

        فریاد زد که ای پدر مهربان بیا

        سلطان دین چو حیدر صفدر سوار شد

        زد بر سپاه همچو نهنگ از یم بلا

        گه در یمین روانه شد و گاه بر یسار

        گاهی نظر به لشکر، گاهی به خیمه ها

یزید : وقتی که دید لشکر کفار گریه کرد؟

شمر : نه، او ز خوف گریه نمی کرد؛

یزید : پس چرا؟

شمر : نا گه ز ذوالجناح شه دین پیاده شد

        بر داشت از زمین سر فرزند از وفا

        با گریه گفت یک سخنی که آسمان گریست

        گفتا به حجله گاه برم پیکر تو را

        آهی کشید و شد به فلک ناله اش بلند

       حیف از تو نوجوان که فتادی کنون ز پا

       بگرفت نعش تازه جوانش به روی دست

       برد از میان معرکه جسمش به خیمه ها

یزید : با این تعدی و ظلمی که کرده ای

        آیا نسوخت قلب تو بی شرم و بی حیا؟

شمر : ام الفساد هستم و استاد ظلم و جور

        هرگز دلم نسوخته از ظلم ، مطلقا

یزید : بار دگر حسین کجا گریه کرده است؟

شمر : وقتی که خواستم سرش از تن کنم جدا

یزید : از مرگ بیم داشت مگر؟

شمر : نه، نداشت بیم

یزید : بهر چه گریه کرد؟بیان کن ماجرا

شمر : از پشت زین چو آن شه دین خورد بر زمین

         گفتا: بده اجازه نمازی کنم ادا

         رخصت گرفت و کرد تیمم به روی خاک

         در سجده رفت و داشت مناجات با خدا

        طولی کشید، چون که سر از سجده بر نداشت

        فرمود ابن سعد که :  نفرین کند به ما

         آهسته و یواش چو رفتم کنار او

         کردم چو گوش زمزمه می کرد این نوا

         می کرد با تضرع و گریه این دعا:

         بخشا گناه امت من تو ای خدا

.

.

.

1- در پندار عامه علی اکبر 18 سال دارد.همانند قاسم پدر آرزوی ازدواج او را هم داشته است.اما در واقع علی اکبر در زمان جنگ کربلا - این را درست یادم نسیت - 27 یا 28 بوده است.که یک بچه خرد نیز داشته است.رجوع به حماسه حسینی مطهری

2- امام (ع) در روز عاشورا 63 سال داشت.به نظر من انسانی که پایان را خود را اینگونه انتخاب می کند.هیچ گاه در دم آخر برای خود و یا کودک شیر خوار خود آب طلب نمی کرد.چون کودکان دیگر هم در بین شان تشنه بودند.فکر کنم آنچه که در طول تاریخ باعث این تفکر گردیده.این است که تاریخ آن روز را تاریخ نگارانی نگاشته اند که در سپاه دشمن قرار داشته اند.در گذشته هرگاه قربانی را می خواستند تقدیم کنند.آن را به بالای دو دست می گرفتند.شاید این حرکت امام به این معنا باشد که خداوندگارا طفل مرا نیز به قربانی بپذیر.

3- همانگونه همه می دانیم امام لقبی را به نام ثارالله دارد.که به معنای خون خداست.

4- در تاریخ درباره دو شخص کلمه فدیه بسیار به کار برده شده است.یکی حضرت مسیح و دیگری امام حسین(ع)؛ به این معناست که امام برای بخشودگی گناهان امت خود ، خود را به کشتن می دهد.فکر کنم برای آگاهی مردم جهان معنای بهتری باشد.  

 

و...