دیرگاهان چشم بسته لب خموش
تارگیسو ، عود بر دست
می نوازد رازها
کوچه بی نور و شبستانها کبود
خفته
من به دیدارش رها لب دوخته
می کنم در اندیشه ها سفر :
ادامه مطلب ...