اپی نوروزی

وبلاگ ابوذر نوروزی نژاد

اپی نوروزی

وبلاگ ابوذر نوروزی نژاد

ادوارد مونش:ورق زدن در لایه های نا نوشته بدن قسمت یکم

ورق زدن در لایه های نا نوشته بدن : ادوارد نقاش،طراح،گرافیست نروژی

چهره هنرمند

۸۲-۱۸۸۱

مونش (مونک) در 12 دسامبر 1863 در شهر کوچکی به نام لوتن به دنیا آمد.او دومین فرزند از پنج فرزند کریستین مونش و لارا کاترین مونش بود.سه خواهر به نام های سوفی لارا و اینگر و برادری آندرس نام داشت.

خانواده اش در سال 1864 به کریستینا (اسلو) نقل مکان کردند. از کودکی به نقاشی پرداخت و از آن جایی که پدر با این کار مخالف بود. در 16 سالگی به سال 1879 در کالجی برای رشته مهندسی ثبت نام کرد.اما علاقه و جاذبه نقاشی او را رها نمی کرد. او در کالج هنری رویال دراوینگ اسکول (Royal Drawing School) در اسلو ثبت نام کرد و و زیر نظر کرستین کورگ (که یک نقاش ناتوریالیست) بود تحصیل کرد.از آن پس تمام وقت خود را به نقاشی و طراحی پرداخت.در همان سال ها با نظرات آزاد اندیشانه هانس جاگر (هانس ژاگر) آشنا شد و از آن تاثیر پذیرفت.

مونش در سال 1885 به پاریس رفت و به مطالعه کار نقاشان در آن دیار پرداخت.نخست از امپرسیونیسم و سپس از پست امپرسیونیست ، سمبو لیست و در آخر از آرت نوا ها تاثیر پذیرفت.

هنرمندان جوان دور او را احاطه کرده بودند.د رسال 1892 او به برلین نقل مکان کرد.در بین سال های 1892 تا 1908 در بین برلین و پاریس در حال رفت وآمد بود.در آنجا چاپ های اچینگ و لیتو گرافی و چاپ اش برای او شهرتی دست وپا کرد .

چهره هنرمند با سیگار روشن

۱۸۹۵

بعد از سال 1910 مونش به نروژ برگشت.و تا آخر عمر در آنجا زندگی کرد وبه کار هنری خود تا دم واپس ادامه داد. در بازگشت به نروژ گرایش به طبیعت درکارهای او بیشتر شد. در خلال سال های 1920الی 1928 به برلین،ویسبدن،فرانکفورت،درسن،مانهیم،مونیخ،کوپنهاک و زوریخ به گشتو گذار می پرداخت.

در 1940 نازی ها آثار او را به همراه چند هنرمند نوگرا دیگر در زمره هنر منحط قرار دادند و نمایشگاهی به همین نام برگزار کردند.

او در 23 ژانویه 1944 در اکلی در نزدیکی های اسلو جان باخت. موزه ای را در سال 1963به نام او در اسلو بنا کرده اند.

در 1000 نقاشی و نزدیک به 20.000 طراحی، اسکیس،چاپ و لیتوگرافی که از او به جا مانده است فلسفه بدبینانه او نسبت به جهان و انسان مشهود است.در این بدبینی مرگ والدین ، برادر وخواهر در کودکی و جوانی سهم به سزایی داشتند.گرچه شغل پدر که پزشک نظامی بود را نمی توان در کار او نادیده گرفت.سخت گیری های نظامی باعث خلق ناخودآگاه اثرهای شده است که در آن رهایی از فشار به چشم می خورد.همچنین مونش پدر میراث بزرگی را برای او به یادگار گذاشت. ادوارد مونش بیشتر پزشکی است که لایه لایه وجود انسان را جراحی می کند.

او هیچ گاه ازدواج نکرد گرچه در زندگی او دو زن وجود داشتند که مونش را دوست داشتند. او اعتقاد داشت زن باعث از بین رفتن خلاقیت و بازدارنده رشد هنری اش می شود.

کارگاه او محل رفت آمد نقاشان،شاعران، نویسندگان و دیگر هنرمندان بود.از میان این ها رابطه دوستانه ای با هنریک ابسن داشت. مونش طراحی صحنه بعضی از نمایش های او را به انجام رساند.