-
شهاب رویا را آغاز می کند
جمعه 3 آبانماه سال 1387 03:25
شهاب رویا را آغاز می کند آبرنگ روی مقوا ۱۳۸۳
-
ادوارد مونش:ورق زدن در لایه های نا نوشته بدن قسمت یکم
پنجشنبه 2 آبانماه سال 1387 01:02
ورق زدن در لایه های نا نوشته بدن : ادوارد نقاش،طراح،گرافیست نروژی چهره هنرمند ۸۲-۱۸۸۱ مونش (مونک) در 12 دسامبر 1863 در شهر کوچکی به نام لوتن به دنیا آمد.او دومین فرزند از پنج فرزند کریستین مونش و لارا کاترین مونش بود.سه خواهر به نام های سوفی لارا و اینگر و برادری آندرس نام داشت. خانواده اش در سال 1864 به کریستینا...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 آبانماه سال 1387 02:16
۱۳۸۴
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 28 مهرماه سال 1387 01:16
۱۲/۱۳۸۴
-
ابرهای جان کانستبل
پنجشنبه 25 مهرماه سال 1387 13:50
ابرهای جان کانستبل ۱۳۸۴/۱۲/۱۹
-
پلنگ صورتی یک سال دیگر
چهارشنبه 24 مهرماه سال 1387 21:50
سری جدید پلنگ صورتی + مورچه و مورچه خوار پاییز سال آینده
-
نارنجی و سفید
چهارشنبه 24 مهرماه سال 1387 00:17
نارنجی وسفید مرکب روی مقوا ۱۳۸۳/۱۲
-
ساخته ی نجار
چهارشنبه 24 مهرماه سال 1387 00:06
به تعجیل ساختت نجار گر به کلام آیی چه گویی نمی دانست گفتی و جهان شد از خاک درآمد مدهوش به هزار رنگ آمیخت خود را لیک .... ناگه دید بر کاغذی نقش بر تو گشت پدید نام دادیش آدم باز نهان شد ۱۳۸۵/۹/۹
-
کافکای تصویرساز: اشلی وود به روایت اپی
سهشنبه 23 مهرماه سال 1387 00:40
Ashley Wood او طراح بزر گی است با طراحی های قدرتمند.سن 10 سالگی شروع فعالیت های حرفه ای او بود.همکاری با شرکت های بزرگی چون دریم ورکس( Dream Works – S K G- )، برادران وارنر ( Warner Bros )، لوکاس فیلم ( Lucas Arts / Lucas Film )، مارول کومیکز ( Marvel Comics Entertainment Group )، دی سی کمیکز( DC Comics )، راندم هوس (...
-
اردشیر محصص
یکشنبه 21 مهرماه سال 1387 01:23
این هم طرح های از روانشاد : اردشیر محصص
-
پدر کاریکاتور ایران درگذشت
یکشنبه 21 مهرماه سال 1387 01:12
فراموش کرده بودم... اما حالا می نویسم: مردی که کاریکاتور را به معنا واقعی به مردم آموخت. رفت. اردشیر محصص، پنجشنبهشب در پی بیماری طولانی پارکینسون درگذشت. او در ۱۸ شهریور ۱۳۱۷ در رشت از پدر قاضی و مادری شاعر به دنیا آمد و در ۱۸ مهر ۱۳۸۷ در نیویورک در گذشت. او پس از گرفتن دیپلم ادبیات به طور هم زمان در سه دانشکده...
-
عیسی ی آن روزها
شنبه 20 مهرماه سال 1387 21:56
آخر به وعده ای که داده بودم عمل کردم.از این پس در این وبلاگ درباره هنر های تجسمی بیشتر می خوانیم... و اما اگر به نظر شما یک مقداری یا شایدم خیلی لاغر می آید.این عیسی چند سال پیش است!!! پرتره عیسی مرکب روی کاغذ ۱۳۸۲
-
فرش خلیج فارس بزرگ ترین فرش خاکی جهان
شنبه 20 مهرماه سال 1387 21:47
به نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان گفت:برای صیانت از نام خلیج فارس، هنرمندان،جزیره هرمز را برای نقاشی خلیج فارس در قالب بزرگترین فرش خاکی جهان انتخاب کردند. همایون امیرزاده دوشنبه 25/6/1386در گفت و گو با ایرنا افزود:این اقدام نمادین، مقابلهای فرهنگی با جریان تحرکات دامنهداری است که...
-
رولت روسی
جمعه 19 مهرماه سال 1387 02:26
مرا به بازی رولت روسی تکفیر می کنند اما حیف ... شهامت را نادیده می انگارند زمانی که عرق بر پیشانی دست بر ماشه می برم مرا به بازی رولت روسی تکفیر می کنند اما حیف ... شهامت را نادیده می انگارند زمانی که بیوه زنی نزد من می آید بازی آغاز می شود زمانی که بوسه بر گونه جا به جا می گردد خون از گوشه گوشم جاری چون ندارم جز رولت...
-
خزان
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1387 01:24
سرد چون برگ درختان پخش زرد خش خش گام مست لرزان کشد نعش در میان مستانه باد درد خشک در پیچیده دستان چون فریاد بید در قاب پنجره ناپدید امید می برد چون کف برآب قصه نی ... و سوت سوت نی زن در شاخسار می کند نفیر مرگ را کوک . . . می دود توفان عریان جامه چاک لخت می دارد به رقصی دیگران چو دوک بی نخ ونخ ریس سرخ فام فریاد جنگ . ....
-
رنگ چشمان تو
سهشنبه 16 مهرماه سال 1387 23:14
در سرداب جاری بودم مواج جسد لخت مرا فردایش از آب می گیرند با شلواری خاکستری به رنگ چشمان تو نمی دانم چه حالی پیدا خواهی کرد ۱۸/۳/۱۳۸۵
-
مترسک ۱
سهشنبه 16 مهرماه سال 1387 03:24
باد می وزد و من می لرزم چون مترسک سر جالیز زار نعره می کشم با دهانی بسته به گوش های نا شنفته باز باد می وزد و من می مانم امید آن که رسد کلاغی وز دور تک و او را بترسانم به آواز بلند، رسا ، گرفته چون خوانندگان بلوز اشک آورم ابرها ابر هایی که در بالای سر من چونان رقاصان میکده ای متروک خویش را بزک می کنند به نور خورشید...
-
تارگیسو
یکشنبه 14 مهرماه سال 1387 01:30
دیرگاهان چشم بسته لب خموش تارگیسو ، عود بر دست می نوازد رازها کوچه بی نور و شبستانها کبود خفته من به دیدارش رها لب دوخته می کنم در اندیشه ها سفر : « من به اکسیر زمان دست یازدم خانه ها را در خیال ماهرویی آتش کنم نیست در این حلقه آبرو چون جهان را قاموس نو دهم گر شود در دل دریا گذر » دیر و آتشکده ... قصه واهی دیروزست رقص...
-
خواب خام زن
جمعه 12 مهرماه سال 1387 10:07
خواب خام زن درون لحد در پیچیده چون کفن، ابر به بالای سر : دام، دام،دام صدای طبل گوش نانواز آمیخته با گریه مادر در این روز قتل من به بالین طفل مرده می دارم نفس روز جمعه زنگ دوم زیر سیلاب نگاه هر قوم لحظه ای صدا گم « های! هویی نیست؟ » اندیشناک می کنم نظر گربه سیه بر بلندای تخت می زند لیس تن مرده را « هیچ کس » هم نیست و...
-
پیرمرد دریا
چهارشنبه 10 مهرماه سال 1387 02:24
بر ترک های زخم کهنه مرد دریا می نشیند کودکانه امواج به تسلای دل بیوه کوری تنها تا نگردد جام چشمی آویزان در شب توفانی که می دارد همه عالم به زه حلاج یک جسد پوشیده به آهن زنجیر با طلوع نتوان شاید نهان می شود پیدا با تن پوش پولک خون ریز . . . در عجب وز لبخند سرد و بیگانه می نگرد غرق در خیال می کاود افق را گویا می نشیند...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 9 مهرماه سال 1387 01:42
مترو از کنار من می گذشت.نفس نفس زنی را در آن سوی دیگر احساس کردم.منتظر ماندم که مترو از مقابل دیدگانم بگذرد.شب شد.
-
من سرخم
شنبه 6 مهرماه سال 1387 00:47
من سرخم چون چشمه ابر در بیابان ۱/۷/۱۳۸۷
-
نقد شوم...
جمعه 5 مهرماه سال 1387 23:57
چون تصمیم گرفتم نقد بنویسم از این به بعد نقاشی ٬ طراحی ٬ عکس و ... خودم را هم در این وبلاگ به نمایش در می آورم .تا به کمک شما دوستان نقد شوم. اکرولیک روی مقوا ۱۳۸۵
-
نقد آثار هنری به زودی
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1387 02:40
به زودی بازار نقد آثار هنری( نقاشی٬ طراحی٬ مجسمه٬ عکس و...) همراه با معرفی هنرمندان منتظر باشید.
-
نمایشگاه عکس حسن بردال
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1387 02:30
نمایشگاه عکس حسن بردال ۶ الی ۱۱ مهرماه ۱۳۸۷ خانه هنرمندان ایران (نگارخانه نامی)
-
باز افتخاری دیگر
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1387 02:25
باز افتخاری دیگر برای استان هرمزگان : راه یابی فیلمهای (( نام من بشکرد )) ساخته خوبیار سالاری و (( سبابه بر رنگ )) کاری از مهرداد امیرزاده به جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران. به این دوستان تبریک می گوییم.
-
پیرهن ارغوانی
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1387 02:21
باز آمدی خسته گوشه پیرهن ارغوانی ات رنگ خون مرا حامل است در واپسین تک جلوه تو با من خلوت خون بار نحس چون انگشتان دست با پا با صدای : (( چک چک چک )) ماشه نقش گل بر جای به جای سینه و سر بر آبشار سار من و تو می خندیدی 9/1/1385
-
اگر سرباز ... یا دختر کولی ... شاید؟!
سهشنبه 2 مهرماه سال 1387 05:49
شب میان اورکت سرهای خود کشیده ست به درون تلخ حصار سیم نگاه می دارد او را مردد که پاس دارد سرزمین یا دل بدوزد به آن سوی حصار و نگاه دختر کولی لحظه ای می چرخد تفنگ از این دوش بر آن دوش می رود باز می گردد به خنده کولی غرق ... دختر می خواند او را به سوی دگر ازاین پا به پا می شود قطره های باران می چکد بر لبه کلاه سرباز می...
-
مرگ من در ساعت 4 صبح بود
سهشنبه 2 مهرماه سال 1387 05:43
مرگ من در ساعت 4 صبح بود زمانی کز پنجره می نگریستی در تاریکی آرام آرام جان می دادم آرام آرام ۱۳۸۵/۲/۱۳
-
خواب
دوشنبه 1 مهرماه سال 1387 04:27
تاریک بود و در تاریکی فقط سوسوی نور شمعی نظر را به خود جذب می کرد. همانند حشرات نور پرست غرق نور می شدم. نزدیک رفتم و رفتم تا شمع را در پس پنجره اتاقی دیدم . شمع نور می داد و لالایی کودکی را خواب می کرد . خود را به گوشه ای کشیدم . سرد بود و باد چهره ام را با خشم می نواخت . صدایم بیرون نمی آمد . نشسته ام به اطراف...